تعصب فرعون (قرآن)فرعون و همه طاغوت ها هر كجا حکومت خود را در خطر ببينند؛ براى سركوب حرکتهای دینی از تعصبات دینی مردم سوءاستفاده کرده و خود را حامى مردم، طرفدار دین و اصلاح طلب معرّفى مىكنند. ۱ - تعصب نسبت به بتپرستیسوءاستفاده فرعون از تعصب دینی قوم خویش، منشا برخورد خشونت آمیز وی با موسی علیهالسّلام : •«وقال فرعون ذرونی اقتل موسی ولیدع ربه انی اخاف ان یبدل دینکم...:و فرعون گفت: «بگذاريد موسى را بكشم، و او پروردگارش را بخواند (تا نجاتش دهد)! زيرا من مىترسم كه آیین شما را دگرگون سازد، و يا در اين سرزمين فساد بر پا كند!»» فرعون تصميم داشت كه موسى را به قتل برساند ولى قوم و درباريان او را منع مي نمودند از نظر اينكه قوم قبط را نفرین مي كند و مردم را به هلاكت خواهد افكند و فرعون براى چرایی قتل موسى از تعصبات دینی مردم سوءاستفاده کرده و می گفت كه بیم آن دارم كه دین و بت پرستى كه شعار قومى قبطيان است تغيير دهد و به خدا پرستی تبديل نمايد و نيز در اثر پيروى بنی اسرائیل از او سرزمين مصر را تصرف نمايد و اختلاف در ميان مردم پديد آورد در اثر اين دو خطر، موسى بايد به قتل برسد. ۲ - تفسیر المیزانجمله" ذرونى" به معناى" اتركونى" است، يعنى مانع من نشويد و بگذاريد موسى را بكشم، و اين خطابى است كه فرعون به درباريان خود كرده. و در آن اين دلالت است كه در برابرش مردمى بوده اند كه با كشتن موسى مخالفت مىكرده اند و به وى مىگفته اند: او را مكش و دست از او بردار، جمله:" وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ" سخنى است كه فرعون از روى تکبر و طغیان گفته. مى گويد:بگذاريد من موسى را بكشم، آن وقت او پروردگار خود را بخواند، تا اگر توانست از دست من نجاتش دهد و از كشتن خلاص اش كند.و در جمله" إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ"تصميم خود را توجيه و تعلیل مى كند، مى گويد: من از موسى بر شما مى ترسم كه مبادا دین و دنياى شما را تباه كند. اما از جهت دين- يعنى پرستش بت ها- براى اينكه مى ترسم او دين ديگرى به جاى آن رواج دهد و آن پرستش خداى يگانه است. و اما از جهت دنيا چون مى ترسم كار او بالا بگيرد و نيرومند شود و پيروانش زياد گشته، به آسانى سر از اطاعت ما برتابد و كار منجر به مشاجره و جنگ و از بين رفتن امنیت گردد. ۳ - تفسیر نمونهاز تعبير (وَ قالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسى وَ لْيَدْعُ رَبَّهُ)استفاده مى شود كه اكثريت مشاوران كه مانع قتل موسى بودند يا لا اقل بعضى از آنان به اين امر استدلال مى كردند كه با توجه به كارهاى خارق العاده موسى ممكن است نفرينى كند و خدايش عذاب بر ما نازل كند، اما فرعون مغرور مى گويد: من او را مى كشم هر آنچه باداباد! البته معلوم نيست انگيزه واقعى اطرافيان و مشاوران در اين ممانعت چه بود؟ در اينجا احتمالات زيادى وجود دارد كه ممكن است همه آنها با هم صحيح باشد.نخست ترس از عذاب احتمالى پروردگار.دوم ترس از اينكه موسى بعد از كشته شدن به عنوان يك شهید و قهرمان در هاله اى از قدس فرو رود و آئین او مؤمنان و هواخواهان بسيارى پيدا كند، مخصوصا اگر اين ماجرا بعد از داستان مبارزه موسى با ساحران و غلبه عجيب و خارق العاده او بر آنان رخ داده باشد، و ظاهرا چنين است زيرا موسى در نخستين برخورد با فرعون دو معجزه بزرگ خود (معجزه عصا و ید بیضاء) را نشان داده بود، و همين امر سبب شد كه فرعون او را ساحر بخواند، و دعوت براى مبارزه با جمع ساحران بنمايد، و اميدوار بود از اين طريق بتواند بر موسى غلبه كند لذا در انتظار روز موعود به سر مى برد.با اين حال دليلى ندارد كه فرعون در اين فاصله زمانى تصميم قتل موسى را گرفته باشد، يا از تبديل دين و آئين مردم مصر در وحشت فرو رود.سپس فرعون براى توجيه تصمیم قتل موسى دو دليل براى اطرافيانش ذكر مى كند: يكى جنبه به اصطلاح دينى و معنوى دارد، و ديگر جنبه دنيوى و مادى مى گويد:" من از اين مىترسم كه آئين شما را عوض كند! و دین نياكانتان را بر هم زند"! (إِنِّي أَخافُ أَنْ يُبَدِّلَ دِينَكُمْ)." يا اينكه فسادى بر روى زمین آشكار سازد" (أَوْ أَنْ يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسادَ) اگر سکوت كنم آئين موسى به سرعت در اعماق قلوب مردم مصر نفوذ مى كند، و آئين مقدس بت پرستى كه حافظ قوميت و منافع شما است جاى خود را به يك آئين توحيدى بر ضد شما مى دهد! و اگر امروز سكوت كنم و بعد از مدتى اقدام به مبارزه با موسى نمايم هواخواهان بسيارى پيدا مى كند و درگيرى شديدى به وجود مى آيد كه مايه خونریزی و فساد و ناآرامى در سطح كشور خواهد بود، بنا بر اين مصلحت اين است كه هر چه زودتر او را به قتل برسانم. ۴ - پانویس
۵ - منبعفرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تعصب فرعون». |